۲۰ مسافرخانه باحال در اروپا برای مسافران کم خرج – قسمت اول چیزی که از شنیدن مسافرخانه به ذهن متبادر میشود جایی است ارزان که به خاطر ارزان بودنش مجبورید ۷۰ جور تاوان پس بدهید. مکانی تنگ و تاریک که ۵۰ تا کفش و دمپایی پشت در هر اتاقش رویهم کُپه شده و معتادهای مستقر در آنجا (که مرحله آخر قبل از جوب خوابی را میگذرانند)، برای کندن لامپ دستشویی جهت کشیدن شیشه با هم کُشتی کج میگیرند. موشهایش با تله خرس پرس سینه میزنند و سوسکهایش با تغذیه از بزاق دهان معتادها انقدر توپ شدهاند که دمپایی را هر چقدر محکمتر روی سرشان بکوبی بدتر برمیگردد توی صورت خودت. متصدیان این جور جاها خودشان از همه بدتر هستند. طوری جواب آدم را میدهند که آدم آرزو میکرد کاش در زندان هم سلولی اصغر قاتل و بیجه پاکدشت و خفاش شب بود. در نهایت، اگر هم میخواستی صبح که از خواب بلند شوی شلوارت هنوز پایت باشد و کلیههایت در بازار بورس سید اسمال به فروش نرسد باید پشت پلکهایت چشم اژدها خالکوبی میکردی.